نقد فیلم Cinema Paradiso قسمت دو

ساخت وبلاگ
بررسی فیلم Cinema Paradiso سری یک
وقتي به تماشاي اين فيلم مي‌نشينيم، نمي‌دانيم كه جزو كداميك از تماشاگران سينما پاراديزو هستيم. مردي كه آب دهان پرت مي‌كند؟
منبع: click here
اين قسمت كوچك چيزي نيست مگر «سينما پاراديزو». سالواتوره واجد غريزه است اما عشق را هم مي‌شناسد و اين معمولي‌ترين خصوصيت انسان متعالي است. تورناتوره عشق و غريزه را در هم مي‌آميزد و راه انفكاك آنها را باز مي‌گذارد.تورناتوره نگاه دوربين، غريزه، عشق و معرفت را به خوبي مي‌شناسد و رد پاي آن تا فيلم «مالنا» هم كشيده شده است.
تورناتوره بلاي سانسور و در حقيقت بلاي نفوذ ذهنيت غير هنري را در هنر نمايش مي‌دهد و اين از كسي كه خودش ايتاليايي است و كاتوليك را خوب مي‌شناسد بعيد نيست. مرد ديوانه از شخصيتهاي مهم فيلم است با اينكه تنها در چند سكانس آن هم به شكل گذري به او اشاره مي‌شود چون او نماينده‌اي از هم‌جنس‌هاي خود يعني همسايگان و شهروندان مجاور است.

كور شدن آلفردو هم نمادين است و نشانگر بلوغ انديشه و معرفت اوست چون بعد از رسيدن به مقصود نيازي به نگاهي مادي وجود ندارد. او بعد از سوختن و دگرديس شدن سينما پاراديزو كور مي‌شود؛ درست همزمان با سكان به دست گرفتن توتو (سالواتوره) و عدم سانسور فيلمهايي كه بعد از اين نمايش داده مي شوند. او به شكلي استعاري پاي بي‌فرهنگي را از سراي شكننده هنر بيرون مي‌كشد. آلفردو در جايي مي‌گويد:«آتش زود خاكستر مي‌شود، هميشه آتش بزرگتري آتش فعلي را مي‌بلعد.» و اين در حالي است كه عجيب‌ترين سكانس فيلم يعني طرد معنوي النا و عشق او به سالواتوره از ديدگان مخاطب مي‌گذرد. عجيبي اين بخش در دگرگوني شخصيتي آلفردو است، كسي كه به عشق احترام مي‌گذارد و به اين شكل غم‌انگيز عشق را نجات مي‌دهد. داستاني را هم كه او درباره سرباز و ملكه تعريف مي‌كند گواه بر اين ادعاست.

تورناتوره نشان مي‌دهد كه انسانها هميشه به دنبال قهرمان هستند و حكمت را در آنها جستجو مي‌كنند و انسان بودن خود را به فراموشي مي‌سپارند؛ توجه كنيد به جملات زيبايي كه آلفردو به زبان مي‌آورد و بعد معلوم مي‌شود كه اين جمله ديالوگ هنرپيشه معروف يك فيلم بوده است. هرچند در انتها او به حمكت مي‌رسد و خود را باز مي‌شناسد و از روي دل خودش حرف مي‌زند طوري كه سالواتوره هنوز گمان مي‌كند آلفردو درگير سینـماست.

سينما پاراديزو محكم، روان و خوش‌ساخت است و ديگر در تاريخ سينما و شايد در سينماي تورناتوره تكرار نخواهد شد. سینـما پاراديزو دير مغان است و آلفردو پير اين دير است. او در انتها به عرفان مي‌رسد و سالواتوره در عشق مجازي مي‌ماند. تورناتوره در اين فيلم دين خود را به سینـما و ارادت خود را به سینـماي معصوم ميكل‌آنجلو آنتونيوني ادا كرده است. النا آدرس خود را پشت يادداشت مربوط به فيلمي از آنتونيوني مي‌نويسد كه آن فيلم هم درباره عشق و انسان است. معرفی سایت و بلاگ و خدمات برتر...
ما را در سایت معرفی سایت و بلاگ و خدمات برتر دنبال می کنید

برچسب : دانلود فیلم,تحلیل فیلم,نقد فیلم, نویسنده : حسین nikiweb1 بازدید : 377 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1392 ساعت: 21:17